مولوی را به اندازه بسیاری از مردم میشناختم. نام وی را جسته و گریخته بعضی وقتها میشنیدم، با کتابهایش آشنا بودم و بعضی از اشعارش را مطالعه کرده یا شنیده بودم. چند سال قبل کتاب غزلیات شمس تبریز را خریداری کردم و با تمام علاقهای که داشتم، فقط گوشهی کتابخانه جا گرفت. وقتی تصنیف دیدار مولانا و شمس همایون شجریان را شنیدم شیفته شدم تا بیشتر از دیدگاههای خداوندگار قونیه مطلع شوم ولی اقدامی در این خصوص نکردم. هفتهی قبل به صورت اتفاقی گزیده کتاب «فیه ما فیه» به دستم رسید و چند خطی از صفحات مختلف آن را مرور کردم. ادبیات بسیار زیبا، تمثیلهایش و نکات آموزندهاش چنان چشمگیر بود که همان شب مطالعه آن را آغاز و با کلی کلنجار خودم را قانع کردم این کتاب را باید مزه مزه کرد و یکباره نباید به پایان رساند. با وجودی که آقای «مجید ملایی» با دقت در صحت متن و درج پاورقیهای مفید برای درک محتوا موفق عمل کرده بود، به منظور فهم بیشتر مطالب، مطالعه کتاب ارزشمند «پله پله تا ملاقات خدا» را که مدتی در برنامه داشتم، آغاز کردم. ادبیات وزین و ارزشمند استاد زرینکوب در کنار زیباییهای زندگانی و دیدگاههای شمس و مولانا بقدری جذاب بود که به سختی میتوانستم این کتاب زیبا را برای ساعاتی کنار بگذارم. در اینجا ذکر نکات ذیل خالی از لطف نیست.
1- آقای شعبانعلی گرامی از یادگیری کریستالی میگویند که همیشه در ذهن من مانده است و سعی میکنم بدینگونه رفتار کنم. میخواهم به این موضوع تقدم و تأخر در یادگیری را نیز اضافه کنم. بدین معنی که گاهی هنگام یادگیری موضوعی متوجه میشویم اگر همینجا متوقف شده و قبل از ادامه، بحث تکمیلی دیگری را یاد بگیریم، موضوع قبل را بهتر میفهمیم. لذا بهتر است ترتیب یادگیری از منابع مختلف و چیدن پازل را طوری انجام دهیم که حداکثر استفاده را ببریم. در این مورد خاص، مطالعه «فیه ما فیه» قبل و بعد از مطالعه کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» تفاوت زیادی دارد.
2- بعضی کتابها هستند که در کنار مطالعه هدفمند کتابهای تخصصی و به روز بسیار مفید میباشند؛ علاوه بر اینکه زنگ تفریحی محسوب میشوند، مطالعه آنها ضروری نیز مینماید. همانطور که یک مسلمان باید حداقل یک بار قرآن کریم را به طور کامل مطالعه کرده باشد، یک ایرانی نیز باید کتابهایی ازقبیل داستانهای شاهنامه، کلیله و دمنه، مثنوی معنوی، دیوان حافظ، منطقالطیر عطار و … را مطالعه کرده باشد.
3- بسیاری از کتابها هستند که درک آن توسط عوام سخت و معمولا ناممکن است که علاوه بر عدم تمایل افراد به مطالعه آن، در بسیاری اوقات موجب درک ناقص محتوا یا لذت نبردن از آن میشود. توصیه میکنم مثنوی معنوی، غزلیات حافظ، دیوان شمس، منطقالطیر عطار و کتابهای مشابه را همراه با شرح و تفسیر آنها مطالعه کنید.
4- با وجودی که در متن کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» از دیدگاههای مولوی و شمس مطلع میشویم و اطلاعات مفیدی کسب میکنیم؛ نحوه نگارش زیبای دکتر زرینکوب، هم آموزندهی نحوه نگارش است، هم لذتبخش و هم دایرهی لغات و واژگان فارسی مخاطب را افزایش میدهد. درواقع یکی از مهمترین انگیزهها و دلایلم همین بود.
5- در این چند روز آزمونی انجام میدادم که برایم جالب بود. گاهی بخشی از کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را برای اطرافیانم بلند میخواندم یا آنها را تشویق میکردم پاراگرافی را خودشان مطالعه کنند. گرچه این آزمون کاملا شخصی بود و خالی از رعایت اصول یک تحقیق علمی، ولی نتیجه که دور از انتظار هم نبود، این است که کمتر کسی از آن خوشش میآمد و ظاهرا متأسفانه به نوعی داریم از علاقه به این سبک ادبیات دور میشویم. حتی درک محتوای آن نیز برای برخی دشوار بود. ای کاش مردم بیشتر با ادبیات و واژگان در حال فراموشی آشتی کنند.