تجربه کتابخوانی و گودریدز – به سفارش محمدرضا زمانی

پیش‌نوشت: خوشحالم که یکی از دغدغه‌های همیشگی دوستانم (بویژه دوستان متممی) کتابخوانی است. در هر وبلاگ و سایتی که سر می‌زنم و هر صحبتی که رد و بدل می‌شود رد پای کتاب، این یار مهربان و بی‌زبان، وجود دارد. مطمئنا در این میان افراد بسیاری هستند کتابخوان‌تر از من و به همین دلیل نیازی به نوشتار در‌خصوص کتابخوانی نمی‌دیدم ولی با توجه به دلایل ذکر شده در مطلب قبل و نیز پاسخ به محمدرضا زمانی عزیز این تجربه را می‌نویسم، شاید که مفید واقع شود. شایان ذکر است مطلب ذیل صرفا تجربیات و دیدگاههای شخصی اینجانب است و ممکن است بنا بر اقتضای شرایط هر فرد متفاوت باشد.

درطول سالها، کتابهای زیادی مطالعه کردم ولی نه با برنامه جدی و روزانه. تا چندی قبل نیز با وجودی که روزانه بیش از 100 صفحه مطالعه داشتم ولی این مطالعات اغلب به صورت پراکنده در سایتهای مختلف، مقالات، مجلات و خبرنامه‌ها بود که آن را مطالعات سطحی می‌نامم؛ ملغمه‌ای از مقالات و یادداشتهای کوتاه.

تیر ماه 1392 بود که با سایت گودریدز آشنا شدم و اکانتی ایجاد نمودم. در آن هنگام با وجودی که به این شبکه اجتماعیِ تازه کشف شده، علاقه‌مند شده بودم و دوستانم را ترغیب به عضویت می‌نمودم، شاید ترس از اینکه دیگران ببینند چه مدل کتابهایی را مطالعه می‌کنم و فاش شدن مدل ذهنی من موجب شد، تا مدتی هیچ کتابی ثبت نکنم. در فروردین 1394 قرعه ثبت اولین کتاب به نام قوی سیاه نسیم طالب درآمد و یکی دو روز بعد تعداد دیگری کتاب به لیست to-read اضافه کردم ولی باز هم تا پایان همان سال از سایت استفاده ننمودم. ظاهرا ابتدای هر سال در فرصتی که فراهم می‌شد مجددا می‌خواستم به کتابخوانی خود نظم خاصی ببخشم. بالاخره از اوایل سال 1395 کتابخوانی را به صورت جدی‌تر شروع کردم و خوشبختانه پس از مدتی توانستم به عادت روزانه تبدیل نمایم. در این فراز و نشیب در سال 2016، 32 عنوان کتاب را به طور کامل مطالعه کردم. در ابتدای سال 2017 نیز هدف خود را مطالعه 52 کتاب (هر هفته یک کتاب) در نظر گرفتم که تاکنون با گذشت حدود سه ماه، 35 عنوان کتاب تمام شده دارم. (البته اگر بشود برخی از آنها را که کم حجم هستند کتاب نامگذاری کرد)

با بازنگری که در این موضوع کردم چند دلیل اصلی را برای روند تبدیل شدن به کتابخوان می‌بینم.

1- مطالعه منظم‌تر متمم تا حد ممکن، و تمامی نوشته‌های معلم گرامی آقای شعبانعلی به طور ویژه (ترغیب‌ها و معرفی کتابهای مختلف تقریبا در اغلب دروس متمم)

2- به وجود آمدن گفتمان درباره کتاب در محل کار و وجود همکاران خوب و اهل مطالعه

3- حضور بیشتر در جمع متممی‌ها و افراد علاقه‌مند به کتاب ازطریق مطالعه وبلاگها و گفتگوهای نوشتاری (پس اگر تازه شروع به کتابخوانی می‌کنید سعی کنید در جمع افرادی باشید که کتابخوان هستند)

4- تصمیم به مطالعات هدفمند جامع و کنار گذاشتن مطالعات پراکنده ازطریق محدودکردن مطالعه سایتهای متفرقه، سایتهای خبری و نیز ایجاد محدودیت در چک کردن ایمیل

5- نظم بخشیدن به کتابخوانی با استفاده از شبکه اجتماعی گودریدز (لازم به ذکر است این شبکه نیز مانند هر شبکه اجتماعی دیگر اعتیادآور است و لازم است از همین الان برای استفاده از آن محدودیتهایی را وضع کنیم. مثلا من برای خودم قانون گذاشته‌ام که فقط روزی یک بار به آن سر بزنم.)

و اما درباره گودریدز:

پس از ایجاد اکانت در سایت، مهمترین بخشهای قابل استفاده، جستجوی نام کتاب موردنظر و قرار دادن آن در سه گروه یا اصطلاحا قفسه shelf با عناوین ذیل است:

read: کتابهای مطالعه شده (برای کتابی که در این قفسه قرار می‌دهید تاریخ پایان مطالعه را مشخص کنید)

currently-reading: کتابهای در حال مطالعه

to-read: کتابهای در لیست انتظار برای مطالعه (کتابهایی که دارید ولی هنوز مطالعه نکرده‌اید و نیز کتابهایی که می‌خواهید بعدا تهیه کنید)

امکان اضافه کردن shelfهای دیگر نیز وجود دارد ولی وقت خودتان را با ایجاد دسته‌بندیهای متعدد هدر ندهید. به قولی عاشق برنامه‌ریزی نباشید و عمل‌گرا باشید.

برخی از مهمترین امکانات گودریدز:

Librarians یا کتابداران: پس از مدتی فعالیت در گودریدز با مشکلی مواجه شدم. برخی از کتابهایی را که نیاز دارم در گودریدز از قبل ثبت نشده است. به دنبال راه حلی برای این موضوع متوجه شدم گروهی از اعضا به نام کتابداران وجود دارند که امکان ثبت و ویرایش کتاب را دارند. کاربران درخواستهای ثبت یا ویرایش کتاب را در گروههایی که به این منظور ایجاد شده ارسال می‌نمایند و کتابداران، این درخواستها را اجرا می‌کنند؛ لذا به منظور راحت‌تر شدن خودم و نیز کمک به دیگر کاربران، درخواست کتابداری را ارسال کردم و پس از چند هفته این امکان برایم به وجود آمد.

Challenges: مشوقها و شاخصهای خوبی برای ارزیابی پیشرفت سالانه‌تان هستند. در انتهای سال میلادی نیز گزارش کاملی از جزئیات کتابخوانی‌تان ارائه می‌دهد. اینکه به طور متوسط روزانه چند صفحه مطالعه کرده‌اید و غیره

Friends: درواقع هر شبکه اجتماعی با حضور friendsها معنا می‌یابد. می‌توانید تعداد دوستان را افزایش دهید تا از فعالیتها و نظرات آنها مطلع شوید. توجه داشته باشید که برای کسب بهترین نتیجه فقط افرادی را add کنید که بیشترین سلیقه و همخوانی را با شما دارند؛ درغیراینصورت ملغمه‌ای از دوستان با کتابها و سلایق متفاوت و مختلف خواهید داشت. بدین منظور یکی از بهترین ابزارها، مقایسه compare کتابهایتان می‌باشد.

Groups: گروه های متشکل از افراد مختلف که با هدفهای خاصی ازجمله علایق مشترک به ژانر خاصی از کتاب ایجاد می‌شوند یا مثلا متممی‌ها گروه خاصی داشته باشند تا همدیگر را راحت‌تر پیدا کنند. (شخصا علاقه‌ای به گروهها و درگیر شدن در آنها را ندارم چرا که آفت چنین گروههایی درگیرشدن مجدد در شبکه‌های مجازی و معمولا وقت‌کشی است)

Recommendation: پیشنهاد کتاب برای مطالعه به دو صورت امکان پذیر است. الف) دریافت پیشنهاد از دوستان یا معرفی کتاب به دوستان ب) ارسال پیشنهاد ازطریق الگوریتمهای گودریدز به کاربران (به این پیشنهادهای کامپیوتری خیلی توجه نکنید. بهتر است طبق راهنمایی آقای شعبانعلی کریستالی مطالعه کنید و یاد بگیرید پس انتخاب کتابها را بر اساس ارزیابی‌های خودتان انجام دهید)

تبادل پیام خصوصی بین اعضا: از این گزینه زیاد استفاده کرده‌ام. مثلا دوستی که کتاب تفکر کند و سریع را ترجمه کرده بود (غیر از مترجم کتاب منتشر شده فعلی)، چند فصل از ترجمه‌اش را به منظور کسب نظر برایم ارسال کرد و گفتگوهای مفیدی بین ما رد و بدل شد. یا دوست دیگری گاهگاهی که داستان کوتاهی را می‌نویسد از این طریق اعلام می‌کند تا داستانش را مطالعه کنم. گاهی نیز گفتگوهای دیگری در مورد بعضی کتابها با دیگر دوستان انجام می‌شود.

Trivia و Quizzes: کارکردشان با هم کمی تفاوت دارد. استفاده نکرده‌ام ولی برایم جالب است. می‌توانید خودتان را نسبت به کتابهایی که قبلا مطالعه کرده‌اید بسنجید و از خودتان امتحان بگیرید. حتی می‌توانید کوییزبسازید.

Events: ظاهرا هیچ کس در ایران از رویدادها استفاده نمی‌کند. کاربرد آن مثلا در دعوت شرکت در رونمایی کتاب یا گردهمایی‌های مختلف و اطلاع‌رسانی به کاربران گودریدز است.

Creative Writing: ظاهرا گزینه جالبی هست ولی باز هم به نظر من جزء جذابیتهایی است که ایجاد شده برای اینکه شما را بیشتر در گودریدز نگه دارند و تمرکزتان را بگیرند. به هر حال از این طریق هر فردی می‌تواند نوشته‌هایش در هر دسته‌بندی که فکرش را بکنید از شعر گرفته تا داستان، دل نوشته یا سفرنامه در ژانرهای مختلف ثبت کند و در معرض نمایش برای دیگر دوستان گودریدزی قرار دهد تا ببینند و نظر دهند و لایک کنند.

Best Books: بهترین کتابهای منتخب گودریدزیها در دسته‌بندیهای ماه جاری، سال دلخواه، دهه 2010، قرن بیست و یکم، و تمامی سالها در ژانرهای مختلف

Widgets: برای استفاده از این ابزار ابتدا باید تنظیمات مورد دلخواهتان را انجام داده تا مثلا فهرست پویای کتابهای در حال مطالعه currently reading را در وبلاگ یا سایت خود نمایش دهید.

چند توصیه:

Review بنویسید: پس مجبورید درباره کتاب فکر کنید. در طول مطالعه کتاب سعی می کنید بهترین جاهای کتاب را انتخاب کنید و به خاطر بسپارید. همچنین دوباره بعد از مطالعه، نگاهی اجمالی به کتاب می‌اندازید. نتیجه گیری‌تان از کتاب را ثبت کرده‌اید و علاوه بر کمک به دیگران در انتخاب یا نتیجه‌گیری‌شان از کتاب، خودتان نیز بعدا می‌توانید مراجعه کنید. (البته از آنجایی که این ریویووها همانند اغلب متون اینترنتی معمولا کوتاه هستند و همانطور که می‌دانید تأثیر متون طولانی را ندارند، بهتر است در یک فایل ورد یا پاورپوینت مطالب مفید را برای خودتان یادداشت نمایید ولی ثبت مطالب کوتاه در گودریدز نیز به قولی بهتر از هیچی هست.

باز هم معتاد نشوید: منتظر لایک نشوید و مدام گودریدز را چک نکنید. قرار است این سایت در خدمت کتابخوانی شما باشد نه شما در خدمت درآمدزایی گودریدز

تمرکز در مطالعه یک کتاب به جای همزمانی در مطالعه چند کتاب: گرچه بعضی وقتها اجتناب‌ناپذیر است ولی تا جایی که ممکن است تعداد currently readingها را در حد همان یک یا حداکثر دو کتاب نگهدارید.

گرفتار مد نشوید: مد مطالعه یک کتاب یا نوشته‌های یک نویسنده در گودریدز زیاد مشاهده می‌شود. یک نفر که دوستان زیادی دارد کتابی را مطالعه می‌کند، تعداد زیادی از دوستانش هم آن را لایک می‌کنند و موجی به راه می‌افتد برای مطالعه آن کتاب خاص

درصورتی که تازه شروع به کتابخوانی کرده‌اید برای اینکه کتابخوانی را تبدیل به عادت نمایید کتابهایی را انتخاب کنید که جذبتان می کنند مثلا داستانی بخوانید. برای مطالعه کتابهای non-fiction عجله نداشته باشید.

و در آخر اینکه مطالعه کتاب را به صورت کریستالی و در راستای تکمیل قطعات پازل انجام دهید.

بالاخره از تعطیلات طولانی نوروز برگشتم

پیش‌نوشت – هدفم از این نوشتار: معمولا عادت به خودافشایی ندارم ولی از آنجایی که نوشته‌های دوستان متممی را مطالعه می‌کنم و همیشه از آنها نکات خوبی را آموخته‌ام، شایسته دیدم من نیز نکاتی را که آموخته‌ام و برخی تحولاتی را که می‌توانم بنویسم تا شاید به درد فرد دیگری نیز بخورد. ضمنا خطوطی که در پی می‌آید فتح بابی خواهد بود برای نوشته‌های آتی. انشاءالله

1- با تأخیر چند روزه سال نو رو تبریک می‌گم و امیدوارم سالی سرشار از موفقیتهای پایدار درزندگیتان داشته باشید.

2- این چند روز لپ تاپ با خودم نبرده بودم و نسبتا از اینترنت هم دور بودم. نسبتا گفتم به خاطر اینکه تنها و تنها جایی که در اینترنت سر می‌زدم سایت گودریدز بود برای ثبت کتابهایی که در تعطیلات نوروز مطالعه کردم. خوشبختانه فرصت خوبی برای مطالعه کتاب مهیا شده بود. البته بعضی وقتها و به ندرت هم با نرم‌افزار فیدلی سری به سایتهای مورد علاقه‌ام میزدم و مطالب دیگر دوستان را مطالعه می‌کردم.

در این مدت بی‌اینترنتی، تجربه سال قبل برایم تکرار شد. (نوروز 1395 چند روز به طور کامل ارتباط خودم را با اینترنت قطع کرده بودم و بعد از تعطیلات دیدم که هیچ موضوع و پیام مهمی رو از دست نداده‌ام.) فقط پیامهای تبریک و لطف چندین نفر از دوستانم رو در تلگرام ندیده بودم که امروز به همشون پاسخهای انفرادی دادم. اگرچه پیامهای انفرادی وقت‌گیر هست ولی به نظرم وقت گذاشتن برای پاسخ این دوستان و عمل نکردن به فرمان کپی پیست لازم بود. سال قبل در چنین روزهایی بعد از ترک چندروزه شبکه‌های اجتماعی، سر زدن به این شبکه‌ها را به حداکثر نیم ساعت در هفته محدود کردم. (البته در سال 94 هم زمینه‌های این موضوع را با خاموش کردن کامل نوتیفیکیشنهای موبایل و محدود کردن سر زدن به این شبکه‌ها آماده کرده بودم.)

3- در حال حاضر از موارد فایل «ارزیابی عملکرد در پایان سال» که جناب آقای شعبانعلی عزیز تهیه کرده‌اند، لیست کتابهای مطالعه شده را دارم که در سایت گودریدز می‌توانید مشاهده بفرمایید و البته به طور مداوم به‌روزرسانی نیز می‌گردد. جا دارد از دوستان متممی خوب که در سایتهایشان و نیز گودریدز کتابهای خوبی را معرفی می‌کنند، تشکر کنم. واقعا از توصیه‌هایشان بسیار استفاده می‌کنم. (گودریدز تنها و تنها شبکه‌ی اجتماعی است که به آن سر می‌زنم و نظم خاصی به کتابخوانی من داده است.)

4- مطلبی را قبلا از آقای شعبانعلی دیده بودم مبنی بر اهمیت برآورد موفقیتهای سال گذشته در نوروز. این مطلب از ماه دی تا بهمن 95 مدام در گوشم زنگ می‌زد که فروردین 96 می‌خواهی تثبیت چه میکرواکشنها یا چه دستاوردهایی را جشن بگیری. خوشبختانه با وجودی که سال 95 می‌توانست بهتر نیز باشد، سال بدی نبود و توانستم در نوروز امسال بعضی دستاوردها و اهداف سال 95 را محقق شده ببینم.

شاد باشید

اشتباه کوچک وجود ندارد

اغلب هنگامی که اشتباه کوچکی در زندگی می‌کنیم فکر می‌کنیم خب اینکه چیزی نیست. اتفاقی نیفتاد. ولی همانطور که در اثر پروانه‌ای هم مشاهده می‌شود اقدامات و فعالیتهای (درست یا نادرست) کوچک و بی‌تأثیر وجود ندارد و همه‌ی اقدامها مهم و در زندگی تأثیرگذار هستند؛ فقط بعضیها بزرگتر و تأثیرگذارتر هستند. بخشی از داستان «اعداد در تاریکی» نوشته ایتالو کالوینو را مطالعه فرمایید. البته مجبور شدم برای منسجم بودن پاراگراف، چند کلمه‌ای رو که برای خواننده‌ی این خطوط نامفهوم هست حذف کنم:

«اینجا رو ببین، 16 نوامبر 1884، … یه اشتباهی شده، یه اشتباه احمقانه‌ی روی هم چهارصد و ده لیره‌ای. … در تموم این سالها می‌دونی این اشتباه چهارصد و ده لیره‌ای چی شده؟ بیلیونها بیلیونها لیره! … ماشین حسابا و مغزای الکترونیکی و اینجور چیزا هم همشون عددا رو همون جور که دلشون می‌خواد، پشت سر هم ردیف می‌کنن. این اشتباه هم درست توی دل این حساباس، زیر همه‌ی حساباشون خوابیده و اشتباه همین‌جور بزرگتر و بزرگتر میشه. … شرکت بزرگ و وسیع شده، هزاران شریک داره. هزاران سهامدار، طرف حسابای بی‌شمار خارجی، و همشون هیچی تولید نمی‌کنن، مگر عددای اشتباه»

حواسمون به کوچکترین کارها و تصمیمهای زندگیمون باشه. همین کوچکترین کارها، تغییرات بزرگی در سرنوشتمون رقم می‌زنه.

نحوه اطلاع رسانی به مشتری

یکی از عاداتی که برای خودم تثبیت کرده‌ام و دوستش دارم، هفته‌ای یک بار به استخر رفتن است. امروز صبح در پذیرش استخر، فردی را دیدم که چند نفر را میهمان کرده بود و همگی با ذوق و شوق منتظر دریافت کلید کمدهای لباس خود بودند. در این هنگام بود که متصدی با اخم و بداخلاقی ضمن تحویل کلید گفت: «یک ساعت و نیم دیگه بیرون بیایید». با خودم گفتم ای کاش متصدی همان مفهوم را با عباراتی شبیه این جمله می‌گفت: «خوش‌آمدید. یک ساعت و نیم از مجموعه‌ی ما لذت ببرید.»

این فکر و خنده‌های روی لب مشتریان که ناگهان به لب و لوچه آویزان و ناراحت تبدیل شد، مطلبی از وبلاگ ست گادین رو به یادم انداخت که ترجمه آن را در ذیل می‌نویسم.

«در همه ورودیهای ترمینال لاگواردیا، یکی از شلوغ‌ترین فرودگاهها در جهان نوشته است:

ترمینال به منظور تعمیر و نگهداری بسته است.

بین ساعات 12:00 am تا 04:00 am

تا اطلاع ثانوی

فقط مسافرانی که بلیط دارند و کارمندان می‌توانند به ترمینال دسترسی داشته باشند.

چند سوال وجود دارد:

این اطلاعیه برای چه کسانی است؟

این اطلاعیه چه تأثیری بر روی دیگران خواهد گذاشت؟

برای نویسنده اطلاعیه: آیا شما عصبانی هستی؟ خسته هستی؟ تلاش می‌کنی تا به مردم درس بدهی؟

چه احساسی به انسان دست می‌دهد وقتی اطلاعیه را با صدای بلند بخواند؟

و … آیا این اطلاعیه شفاف است؟

وقتی که من این اطلاعیه را مشاهده کردم، تعجب کردم که چه نیازی بود بنویسند «تا اطلاع ثانوی». آیا همه قوانین تا اطلاع ثانوی نیستند؟

و چرا می‌گویند 12:00 am درصورتی که عبارت «نیمه شب» بسیار شفاف‌تر منظور را می‌رساند.

آیا واقعا نیاز است که این موضوع را هر روز به کارمندان اطلاع‌رسانی کنیم؟

گیج‌کننده‌تر اینکه هرکسی این اطلاعیه را مطالعه کند در ابتدا مطمئن می‌شود ترمینال بسته است و در خط دوم اطلاعیه موضوع را می‌فهمد.

شاید بهتر باشد که اطلاعیه را اینطور بنویسند:

سلام. به منظور شستشو، این ترمینال هر شب برای ملاقات‌کنندگان از نیمه شب تا ساعت 4 am بسته است.

تردد مسافرانی که بلیط دارند را در تمامی ساعات گرامی می‌داریم.

متشکریم»

کشتی گرفتن با گوریلها

حدود 2 سال پیش به همراه یکی از دوستانم در زمینه خرید و فروش سنگهای قیمتی تحقیقی انجام می‌دادیم. در این میان با فردی مصاحبه کردیم که در اکتشاف معدن فعالیت داشت. به گفته‌ی ایشان، وی و گروهشان (متشکل از افراد متخصص در حوزه‌های مختلف) در اقصی نقاط ایران به اکتشاف معدن می‌پرداختند، مراحل کسب مجوز بهره‌برداری را طی می‌نمودند و درنهایت مجوز را در ازای دریافت مبلغ قابل توجهی به گروه دیگری واگذار می‌نمودند.
پرسیدم: «چرا وقتی مجوز را گرفته‌اید و تیم خوبی هم دارید، خودتان به استخراج نمی‌پردازید؟» پاسخ دادند: «ما حد و حدود خودمان را می‌دانیم. بهره‌برداری کار ما نیست. تبحر ما در اکتشاف معدن و سپس کسب مجوز است. سرمایه‌گذاری در این حوزه سود بیشتری برایمان دارد. حوزه استخراج دردسرهایی دارد که به درد ما نمی‌خورد.»
ریچارد روملت در فصل دوازدهم کتاب استراتژی خوب / استراتژی بد، این موضوع را به خوبی تحت عنوان «کشتی‌گرفتن با گوریل‌ها» بیان می‌کند. وی با ذکر مثالی، از فعالیتهای جدید نامتناسب با فعالیت اصلی به عنوان «بازی کاملا متفاوت» نام می‌برد می‌نویسد: «مثل این می‌ماند که شما در مسابقه‌ی دوی 1500 متر، مدال طلای المپیک را برده‌اید. شما برای پیروزی در مسابقه‌ی دوی 10000 متر نیز شانس خوبی دارید و اگر بخواهید این کار را انجام دهید، من از شما پشتیبانی ‌می‌کنم. اما شما می‌خواهید به جای مسابقه‌ی دو بروید و با گوریل‌ها کشتی بگیرید. ایده‌ی خوبی نیست.»
از نظر روملت: «هیچکس در همه چیز دارای مزیت نیست. تیم‌ها، سازمانها و حتی ملتها، تحت شرایطی خاص در برخی از انواع رقابت دارای مزیت می‌باشند. راز استفاده از مزیت در درک این خصوصیات برجسته قرار دارد. باید بر آن نقاطی که دارای مزیتهایی می‌باشید، تأکید نمایید و موقعیتهایی که در آنها مزیتی ندارید را به حاشیه برانید.»
این موضوع علاوه بر کسب و کار، در کسب موفقیتهای زندگی نیز صادق می‌باشد. به جای پراکندگی در چند حوزه کاملا متفاوت، شاید بهتر باشد بر تعداد محدودی که دارای مزیت هستیم تمرکز داشته باشیم.