لزوم توجه به اطلاعاتی که نداریم

این روزها مشغول مطالعه کتاب تفکر کند و سریع (نوشته دانیل کانمن، ترجمه فروغ تالوصمدی، انتشارات در دانش بهمن)‌ هستم. با وجودی که این کتاب ترجمه نسبتا نامناسبی دارد، مطالعه آن را توصیه می کنم. (متن انگلیسی این کتاب بسیار مهم و زیبا نیز دشوار است و حتما این موضوع زحمت ترجمه را دوچندان نموده است. صد البته ترجمه ناقص بسیار بهتر از عدم ترجمه و فقدان کتاب به زبان فارسی است)

تفکر کند و سریع در گودریدز

نسخه کامل کتاب به زبان انگلیسی

موضوع کتاب درباره دو سیستم در تفکر ما انسانها است که به سیستمهای ۱ و ۲ نامگذاری می شود.
ویژگیهای سیستم ۱: سریع قضاوت می کند. همیشه فعال است و اعمال ناخودآگاه ما همانند رانندگی، قدم زدن، ضرب دو عدد ساده (مثلا ۵ ضربدر ۵)، تصمیم گیریهای فوری، تشخیص حالات چهره و … از وظایف این سیستم است. درمجموع هر فکری که به سادگی و بدون کمترین تلاشی انجام می شود و جزء مسائل روتین ما می باشد در این حوزه قرار می گیرد.
ویژگیهای سیستم ۲:‌ اگر سیستم ۱ نتواند کاری را به سرعت انجام دهد و نیاز به تامل بیشتر باشد، آن وظیفه را به سیستم ۲ واگذار می کند. این سیستم انرژی بیشتری مصرف می کند و با دقت بیشتری آن کار را انجام می دهد. مثلا ضرب دو عدد چندرقمی (۲۳۴ در ۵۴۶)، رانندگی برای یک فرد تازه کار، تفکر درباره موضوعی خاص و …
از مهمترین ویژگیهای سیستم ۲ این است که تنبل است و تمایل به انجام کار ندارد مگر اینکه واقعا سیستم ۱ از پس آن کار برنیاید و سیستم ۲ را فراخوانی کند.

چند نکته درخصوص کتاب برایم جلب توجه نموده که سعی می‌کنم به مرور بنویسم.
از متن کتاب: «یکی از ویژگیهای طراحی ماشین تداعی گرا این است که تنها فکرهای فعال شده را ارائه می دهد. اطلاعات فراخوانده نشده از حافظه (حتی ناخودآگاه) انگار که اصلا وجود نداشته اند. سیستم ۱ در ساختن بهترین داستان ممکن فکرهای به تازگی فعال شده را برتری می دهد اما اطلاعاتی را که نداریم مجاز نمی داند. … این نمونه را در نظر بگیرید: آیا ویل میندیک رهبر خوبی می شود؟ او باهوش و قوی است… یک پاسخ سریع به ذهنتان می رسد و آن آری است. شما بهترین پاسخ را بر اساس اطلاعات محدودی که داشتید انتخاب کردید اما زود نتیجه گرفتید. اگر دو صفت بعدی ظالم و فاسد بود، چه می شد؟
توجه کنید که وقتی داشتید به میندیک به عنوان یک رهبر می اندیشیدید، چه کارهایی ا انجام ندادید. شما با این پرسش آغاز نکردید که پیش از آنکه به ویژگی رهبری یک شخص فکر کنم، باید چه چیزهایی بدانم؟»

دو روز قبل هنگامی که در جمعی، صحبت از انتخاب آمریکا به میان آمد، دوستی گفت ترامپ رییس جمهور خواهد شد. من بر اساس اطلاعات قبلی که داشتم به سرعت پاسخ دادم که کلینتون رییس جمهور می شود و سر این موضوع شرط بندی کردیم. همان موقع به سایت گاردین مراجعه کردیم و با تعجب من و خوشحالی دوستم مشخص شد که ترامپ از کلینتون بسیار جلوتر است و کلینتون نمی تواند به او برسد.

این موضوع من را به یاد صحبت کانمن انداخت. درواقع سیستم ۱ با اطلاعات قبلی، سریعا واکنش نشان داد درصورتی که اگر سیستم ۲ را به کار می انداختم و قبل از شرط بندی به دنبال اطلاعات نداشته می رفتم، بستنی آن جمع را دوستم خریداری می کرد. اطلاعات داشته من شامل نظرسنجیها و تحلیلهای قبل از انتخابات بود و اطلاعات نداشته من آخرین وضعیت انتخابات در زمان حال. درواقع قبل از اینکه پاسخ سوال را بدهم از خودم نپرسیدم چه چیزهایی باید بدانم؟

اگر خوب فکر کنیم از این نمونه ها در زندگی روزمره انسانها بسیار زیاد است. شما چه نمونه هایی از این موضوع به ذهنتان می رسد؟

تفکر، سریع و کند
تفکر، سریع و کند

در آینده باز هم درباره این کتاب خواهم نوشت.