«هیچ کس، هیچ چیز نمیداند» عنوان مطلبی هست که «ست گادین» اخیرا در وبلاگش منتشر کرد. قبلا او را معرفی کردم. «گادین» در این پست خاطرهای رو نقل میکند از زمانی که میخواست یکی از پرفروشترین کتابهایش یعنی «بازاریابی با کسب مجوز» رو منتشر کند که به دلیل پیشبینی عدم استقبال از کتاب، مورد مخالفت «جک تروت» یکی دیگر از اساتید بازاریابی واقع میشود. «گادین» از درسی که از این موضوع گرفته میگوید. (2 دقیقه وقت بگذارید و این درس مهم را در پست گادین مطالعه کنید.)
این موضوع من رو یاد «قوی سیاهی» انداخت که کسی تصور نمیکرد وجود داشته باشد و شکنندگی دانش را نمایان میکند. به نظرم هیچ وقت چیزی رو نباید با قطعیت اعلام کنیم یا تصمیم بگیریم؛ بلکه همیشه باید حتی شده یک درصد برای بروز هر اتفاقی احتمال قائل شد.
در فرهنگ خودمان هم ضربالمثلهایی داریم و خیلی اوقات استفاده میکنیم مانند «کسی چیزی نمیدونه، خدا رو چه دیدی، یه سیب رو که بیندازی بالا هزار تا چرخ میخوره»
پی نوشت: در سایت Ted می توانید سخنرانی بسیار زیبا و تاثیرگذار «ست گادین» با عنوان «قبیله هایی که رهبری می کنیم» (17 دقیقه) را با زیرنویس فارسی مشاهده بفرمایید.
ویدیوی مفیدی معرفی کردید و حرفهایی که در آن زده شد خیلی برام جالب بود. ممنون از به اشتراک گذاری چنین ویدیوهایی.
متشکرم سجاد عزیز
شما هم در سایتتان مطالب مفید خوبی می نویسید و مدتی است که از آنها بهره مند می شوم.