یکی از عاداتی که برای خودم تثبیت کردهام و دوستش دارم، هفتهای یک بار به استخر رفتن است. امروز صبح در پذیرش استخر، فردی را دیدم که چند نفر را میهمان کرده بود و همگی با ذوق و شوق منتظر دریافت کلید کمدهای لباس خود بودند. در این هنگام بود که متصدی با اخم و بداخلاقی ضمن تحویل کلید گفت: «یک ساعت و نیم دیگه بیرون بیایید». با خودم گفتم ای کاش متصدی همان مفهوم را با عباراتی شبیه این جمله میگفت: «خوشآمدید. یک ساعت و نیم از مجموعهی ما لذت ببرید.»
این فکر و خندههای روی لب مشتریان که ناگهان به لب و لوچه آویزان و ناراحت تبدیل شد، مطلبی از وبلاگ ست گادین رو به یادم انداخت که ترجمه آن را در ذیل مینویسم.
«در همه ورودیهای ترمینال لاگواردیا، یکی از شلوغترین فرودگاهها در جهان نوشته است:
ترمینال به منظور تعمیر و نگهداری بسته است.
بین ساعات 12:00 am تا 04:00 am
تا اطلاع ثانوی
فقط مسافرانی که بلیط دارند و کارمندان میتوانند به ترمینال دسترسی داشته باشند.
چند سوال وجود دارد:
این اطلاعیه برای چه کسانی است؟
این اطلاعیه چه تأثیری بر روی دیگران خواهد گذاشت؟
برای نویسنده اطلاعیه: آیا شما عصبانی هستی؟ خسته هستی؟ تلاش میکنی تا به مردم درس بدهی؟
چه احساسی به انسان دست میدهد وقتی اطلاعیه را با صدای بلند بخواند؟
و … آیا این اطلاعیه شفاف است؟
وقتی که من این اطلاعیه را مشاهده کردم، تعجب کردم که چه نیازی بود بنویسند «تا اطلاع ثانوی». آیا همه قوانین تا اطلاع ثانوی نیستند؟
و چرا میگویند 12:00 am درصورتی که عبارت «نیمه شب» بسیار شفافتر منظور را میرساند.
آیا واقعا نیاز است که این موضوع را هر روز به کارمندان اطلاعرسانی کنیم؟
گیجکنندهتر اینکه هرکسی این اطلاعیه را مطالعه کند در ابتدا مطمئن میشود ترمینال بسته است و در خط دوم اطلاعیه موضوع را میفهمد.
شاید بهتر باشد که اطلاعیه را اینطور بنویسند:
سلام. به منظور شستشو، این ترمینال هر شب برای ملاقاتکنندگان از نیمه شب تا ساعت 4 am بسته است.
تردد مسافرانی که بلیط دارند را در تمامی ساعات گرامی میداریم.
متشکریم»
با سلام سید جان
در جای خواندم که ما “تفکر استراتژیک را به عنوان زمان های برنامه ریز ی به حساب نمی آوریم” و درست نوشتن هم جز این موارد می باشد . تسلط کلامی به همراه جذابیت کلامی حلقه مفقوده ما در ارتباطات بازار یابی بخصوص برای کشور ما می باشد .
حسن جان به نکته درستی اشاره کردی. ممنونم
سلام مهدی جان – دوست متممی و گودریدز 🙂
چند روز پیش بلاگ سجاد سلیمانی رو میخوندم و از آقای نخجوانی نقل کرده بود:
زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزید چرا که فضای وب و دسترسی به اطلاعات علمی و به روز نیازمند تسلط بر این زبان است.
خلاقیت را تمرین کنید
سخنور باشید و سخنرانی را تمرین کنید تا بتوانید ارائه خوبی داشته باشید
دانش ارائه را ارتقا ببخشید و به ابزارهای نوین ارائه همانند پاورپوینت هم مسلط شوید
مهارتهای فروش و بازاریابی خود را تقویت کنید
نگارش را جدی بگیرید. یک بازاریاب باید دست به قلم باشد و بتواند به خوبی با کلمات منظور خود را برساند. ترجمه ها و نوشته های محمود اعتمادزاده، محمد قاضی، عبداله کوثری و.. از بهترین سبک های نگارش فارسی هستند که می توانید آنها را مطالعه کنید یا کتابهای ادبیات فاخر ایرانی را مرور نمایید.
———————————-
خوب حرف زدن و خوب نوشتن از مهارتهای مهم برای فروشنده است و به نحوی کانال ارتباطی با مشتری است
سلام فواد جان
خیلی ممنون از نکاتی که گفتی و نوشته هایی که معرفی کردی